عکس های زیبا از قرآن کریم,akslar عکس های زیبا از قرآن کریم,دانلود عکس های زیبا از قران کریم,[categoriy]

عکس های زیبا از قرآن کریم

عکس های زیبا از قرآن کریم

در ابتدا به رابطة حجاب و پوشش اسلامى مى‏پردازی

عکس های زیبا از قرآن کریم

م:
حجاب به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است.(1)
این واژه تنها به معناى پوشش ظاهرى یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان شدن از دید مردِ بیگانه است. بدین سبب هر پوششى حجاب نیست.
در قرآن آمده است: «و إذا سألتموهن متاعاً فاْسئلوهن مِن وراءِ حجاب؛(2) چون از زنان پیغمبر متاعى خواستید، از پس پرده بخواهید». این آیه درباره زنان و بیش‏تر در مورد مسائل سیاسى و اجتماعى است،(3) نه پوشش زن در مقابل نامحرم.
به کارگیرى کلمه حجاب در خصوص پوشش زن اصطلاحى نسبتاً جدید است و همین سبب گردیده بسیارى گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. «ویل دورانت» مى‏گوید: «این امر مبناى پرده پوشى میان مسلمانان به شمار مى‏رود».(4) برخى مدّعى شده‏اند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده، در حالى که آیات مربوط به حجاب، پیش از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. در عهد جاهلیت همان طور که «ویل دورانت» مى‏گوید و کتب تفسیر شیعه و سنى تأیید مى‏کند، اعراب چنین پوششى نداشتند و عادتشان «تبرّج» و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «ولا تبرجن تبرج الجاهلیّة الاولى؛(5) و زینت‏هاى خود را مانند زمان جاهلیّت آشکار نکنید.»
آن چه از قدیم به ویژه نزد فقها در بحث نماز و ازدواج رواج داشته، واژه ستر و ساتر به معناى پوشش و وسیله پوشش در مقابل نامحرم بوده است. بنابراین وظیفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و در خانه و پستو قرار دادن آنان نیست، در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیت‏هاى اجتماعى منظور نیست، بلکه این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیت‏ها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.(6)
ضرورت پوشش اسلامى در قرآن‏
پوشش اسلامى از احکام ضرورى اسلام است، زیرا نص صریح قرآن بر آن گواهى مى‏دهد، بنابراین هیچ مسلمانى نمى‏تواند در ضرورت حجاب تردید کند، زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده و هم روایات بسیارى بر وجوب آن گواهى می‌دهد. به همین جهت فقیهان شیعه و سنى، به اتفاق بر آن فتوا داده‏اند. همان طورى که نماز و روزه به دوران خاصى اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز، چنین است و ادعاى نو بودن آن، غیر کارشناسانه مى‏باشد.
خدا در آیه 30 سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان مى‏دهد از چشم چرانى دوری کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند:
«قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم انّ اللَّه خبیر بما یصنعون؛ اى پیامبر! به مردان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته و دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. این کار براى پاکى و پاکیزگى شان بهتر است و خداوند به آن چه مى‏کنند آگاه است».
"غضّ" در لغت عرب چنان که مرحوم طبرسى در مجمع البیان(7) و راغب اصفهانى در مفرّدات گفته‏اند، به معناى کاستن است و "غض بصر" یعنى کاهش دادن نگاه، نه بستن چشم. البته این که از چه چیز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده ، اما با توجه به سیاق آیات، به ویژه آیه بعد روشن مى‏گردد مقصود آن است که خیره خیره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانى بپرهیزند.(8)
سپس در آیه بعد مى‏فرماید: «قل للمؤمنات یغضضنَ من أبصارهن...؛ اى پیامبر! به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز براى شوهران و سایر محارم آشکار نکنند، مگر آن چه پیداست و روسرى‏هاى خویش را به گریبان اندازند تا سر و گردن و سینه و گوش‏ها پوشیده باشد و پاهایشان را به زمین نکوبند تا آن چه از زینت پنهان مى‏کنند معلوم شود...».
در این آیه، خداوند در خصوص پوشش بانوان ، آن چه را بر زنان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش مى‏دهد:
1- پوشاندن سر و گردن.
2- پوشاندن زینت‏ها.
"خمر" جمع خمار و به معناى روسرى است.(9)
"جیوب" از واژه "جیب" به معناى قلب و سینه و گریبان است.(10)
در تفسیر مجمع آمده است: "زنان مدینه اطراف روسرى‏هاى خود را به پشت سر مى‏انداختند و سینه و گردن و گوش‏هاى آنان آشکار مى‏شد. بر اساس این آیه موظف شدند اطراف روسرى‏هاى خود را به گریبان‏ها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد".(11)
فخر رازى یادآور مى‏شود که خداوند با به کار گرفتن واژه‏هاى "منوب" و "على" که مبالغه در القا را مى‏رساند، در پى بیان لزوم و وجوب پوشش کامل این نواحى است.(12)
ابن عباس در تفسیر این جمله مى‏گوید: "یعنى زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند".(13)
آیه بعدى حجاب:
«یا أیّها النّبى قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن...؛ اى پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش‏ها (روسرى یا چادر) خود را بر خویش فروتر گیرند. این براى آن که شناخته نگردند و اذیت نشوند، به احتیاط نزدیک‏تر است و خدا آمرزنده و مهربان است».(14)
در این آیه دو مطلب قابل توجه است:
1- جلباب چیست؟ نزدیک کردن آن یعنى چه؟
2- فلسفه پوشش و حجاب اسلامى.
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آن چه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسّران شیعه مانند علامه طباطبایى(15) و فیض کاشانى(16) و اهل سنّت مانند قرطبى(17) صحیح‏تر به نظر مى‏رسد، آن است که جلباب، پوشش چادر مانند است، نه روسرى و خمار. از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچه‏اى است که همه بدن را بپوشاند؛ مفسّران بزرگ مانند شیخ طوسى و طبرسى گفته‌‏اند: در گذشته نوعی روسرى براى زنان معمول بود: روسرى‏هاى کوچک که آن را خمار یا مقنعه مى‏نامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مى‏کردند؛ نیز روسرى‏هاى بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار مى‏آمد. زنان با روسرى بزرگ که جلباب خوانده مى‏شد و از مقنعه بزرگ‏تر و از ردا کوچک‏تر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را مى‏پوشاندند.(18)
نزدیک ساختن جلباب (یدنین علیهن من جلابیبهن)، کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است،(19) یعنى چنان نباشد که چادر یا روپوش‏هاى بزرگ مانند مانتو تنها جنبه تشریفاتى و رسمى داشته باشد و همه پیکر را نپوشاند.
قرآن مى‏فرماید: بانوان با مراقبت جامه شان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ اند.
فلسفه حجاب زن‏
براى روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
1- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینى‏
بر اساس فرهنگ اسلامى، انسان موجودى است که براى رسیدن به کمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسى و توجه به هر یک از آن‏ها در حدّ نیاز طبیعى، سبب شکوفایى همه استعدادهاى انسان شده و او را به سوى کمال سوق داده است.
پوشش مناسب براى زن و مرد عامل مهمى در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
2- توجه به ساختار فیزیولوژى انسان‏
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطه‏اى مستقیم با تفاوت‏هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمى در مورد فیزیولوژى و نیز روان‏شناسى زن و مرد ثابت شده که مردان نسبت به محرّک‏هاى چشمىِ شهوت‏انگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایى زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعى قادر به دیدن است، از سوى دیگر ترشّح هورمون‏ها در مرد پیوسته است، مردان به صورتى گسترده تحت تأثیر محرّک‏هاى شهوانى قرار مى‏گیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّک‏هاى حسى پاسخ مى‏دهند. حس لامسه بروز زیادى ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیک است.
از این گذشته چون هورمون‏هاى جنسى زن به صورت دوره‏اى ترشخ مى‏شوند و به طور متفاوت عمل مى‏کنند، تأثیر محرّک‏هاى شهوانى بر زن صورتى بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار کمتر است.
استاد مطهری در زمینه وجوب پوشش زنان می فرماید : «اما علت این که در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خود نمایى و خودآرایى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب‏ها و دل‏ها مرد شکار است و زن شکارچى، همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچى. میل زن به خود آرایى از حس شکارچى‏گرى او ناشى مى‏شود. در هیچ جاى دنیا سابقه ندارد که مردان لباس‏هاى بدن نما و آرایش‏هاى تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود مى‏خواهد دلبرى کند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسیر سازد. بنابراین انحراف تبرّج و برهنگى، از انحراف‏هاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گردیده است».(20) به عبارت دیگر: جاذبه و کشش جنسى و زیبایى خاص زنانه و تحریک پذیرى جنس مردانه، یکى از علت‏هاى این حکم است.
البته این بدان معنا نیست که مردان با هر وضعیتی و با هر نوع پوششی می توانند درون جامعه ظاهر شوند ، بلکه برای آنان نیز محدودیت در نظر گرفته شده ، اما همان گونه که بیان شد در حد پوشش زنان نیست .
با توجه به مطالب فوق مى‏توان گفت: حجاب در اسلام از یک مسئله کلّى و اساسى ریشه گرفته است. اسلام مى‏خواهد انواع لذت‌های جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها براى کار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربى که حضور در جامعه را با لذت جویى جنسى به هم مى‏آمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسى را به هم مى‏ریزد.
اسلام قائل به تفکیک میان این دو محیط است و براى تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه کرده، زیرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحریک غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسى است که آثار شوم آن بر کسى پوشیده نیست.
آثار و فواید رعایت حجاب و پوشش دینى‏
1- بهداشت روانى اجتماع و کاهش هیجان‏ها و التهاب جنسى که سبب کاهش عطش سیر ناپذیر شهوت است.
2- تحکیم روابط خانوادگى و برقرارى صمیمیت کامل زوجین.
با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدودیت و پایان آزادى‏هاى خود تلقّى مى‏کنند وافراد متأهل هر روز در مقایسه‏اى خطرناک میان آن چه دارند و ندارند، قرار مى‏گیرند. این مقایسه‏ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگى را مى‏سوزاند.
3- استوارى اجتماعى و استیفاى نیروى کار و فعالیّت‏
دختر و پسرى که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانى شوند، از تمرکز و کارآیى آن‏ها کاسته مى‏شود. چیرگی شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروى فکرى و کارى است.
4- بالارفتن ارزش واقعی زن و جبران ضعف جسمانى او
حیا، عفاف و حجاب زن مى‏تواند در نقش عاطفى او و تأثیرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیّل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن یکى از وسائل براى حفظ مقام و موقعیّت زن در برابر مرد است.
اسلام حجاب را براى محدودیّت و حبس زن نیاورده، بلکه براى مصونیّت او توصیه کرده ، زیرا اسلام راضى به حبس، رکود و سرکوبى استعدادهاى زن نیست، بلکه با رعایت عفاف و حفظ حریم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى منع کرده است.
در واقع حجاب موجب محدودیتِ، مردان هرزه مى‏باشد که در صدد کام جویى‏هاى آزاد و بى حد و حصر هستند و مصونیت زنان از دست این گروه از مردان منظور است.



تاريخ : پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394 ا 9:52 نويسنده : ««×محمد جعفری ×»» ا

- ازدواج در اسلام، گرچه امری مستحب است اما اگر انسانی نتواند با مجرد ماندن، خود را از گناه دور کند، ازدواج و تشکیل زندگی برای او امری واجب است.


وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.
و از آیات خداوندی است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید، که در کنار او آرامش یابید، و میان شما عشق و محبّت و مهربانی قرار داد، که در این حقیقت نشانه هائی از خداست برای مردمی که در گردونه اندیشه و فکر نسبت به حقایق به سر می‌برند!

سوره روم، آیه 21
********************************
وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدیراً.
و اوست خداوندی که بشر را از آب آفرید، و میان آنان خویشی و پیوند ازدواج قرار داد، و خدای تو بر هر چیزی قدرت دارد.

سوره فرقان، آیه 54
********************************
وَ أَنکِحُواْ الْأَیَامَی مِنکم وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکم وَ إِمَائکُم إِن یَکُونُواْ فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِه وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیم.
مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.

سوره نور آیه 32
********************************
وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا الی‌ها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَیات لِقوْم یَتَفَکَّرُونَ.
و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، ودرمیانتان مودّت ورحمت قرار داد. این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکّر می‌کنند!

سوره روم، آیه 21
********************************
وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنهَم بِالمْعْرُوف ذَالِکَ یُوعَظُ بِهِ مَن کاَنَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْم الاَخِر ذَالِکم أَزْکیَ لَکم وَ أَطْهَر وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُون.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رساندند، مانع آن‌ها نشوید که با همسران (سابق) خویش، ازدواج کنند! اگر در میان آنان، به طرز پسندیده‌ای تراضی برقرار گردد. این دستوری است که تنها افرادی از شما، که ایمان به خدا و روز قیامت دارند، از آن، پند می‌گیرند (و به آن، عمل می‌کنند). این (دستور)، برای رشد (خانواده‌های) شما مؤثرتر، و برای شستن آلودگی‌ها مفیدتر است و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

سوره بقره، آیه 232
********************************
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یحَلُّ لَکُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاءَ کَرْهًا وَ لَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ به بعضِ مَا ءَاتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَة وَ عَاشرِوهُنَّ بالْمَعْرُوف فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسیَ أَن تَکْرَهُواْ شَیْا وَ یجَعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرْاً کَثِیرًا.
‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! برای شما حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آن‌ها)، ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آن‌ها داده‌اید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آن‌ها عمل زشت آشکاری انجام دهند؛ و با آنان، به طور شایسته رفتار کنید! و اگر از آن‌ها، (به جهتی) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایی نگیرید!) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار می‌دهد!

سوره نساء، آیه 19



تاريخ : جمعه 28 فروردين 1394 ا 11:55 نويسنده : ««×محمد جعفری ×»» ا

            عکس های زیبا از قرآن کریم,akslar عکس های زیبا از قرآن کریم,دانلود عکس های زیبا از قران کریم,[categoriy]

قرآن در نگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی

1. امروز، هر کس که در هر نقطه از این کشور؛ یک آیه از قرآن را برای مردم تبیین کند، به نظام جمهوری اسلامی کمک کرده است.
2. من اطمینان دارم اگر حرکت قرآنی در کشور ما همین طور موج بردارد و گسترش پیدا کند… این نظام مقدس اسلامی، پایه‌هایش آن‌چنان مستحکم خواهد شد که هیچ قدرتی، نه امروز و نه در آینده، نخواهد توانست اندک تزلزلی در آن به وجود آورد.
3. ما باید به چشمه‌ی جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر کنیم، آن را محور بحث و فحص سازیم و در اعماق آن غور کنیم.
4. قرآن هنوز در جامعه‌ی ما، یک امر عمومی نشده است.
5. همه به قرآن عشق می‌ورزند و احترام می‌کنند؛ اما عده‌ی کمی همواره آن را تلاوت و عده‌ی کمتری در آن تدبر می‌کنند.
6. در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه‌ی قرآن آشنا کرد و از شربت گوارا و حیات‌بخش قرآن، به ذائقه‌ی آنان چیزی چشانید.
7. در مراکز دولتی و ادارات و دانشگاه‌ها، همه را به پیروی از تعالیم نورانی قرآن تشویق نمایید.
8. کتاب خدا در میان مردم حضور واقعی بیابد و آموختن و تدبر و تعمق در آن، برای همه بخصوص جوانان و نوجوانان، امری رایج و دائر گردد.
9. مسؤولیت علما و آگاهی و نویسندگان و گویندگان و رسانه‌ها‌ی عمومی (برای حضور واقعی قرآن در میان مردم) بسی مهم و خطیر است.
10. در کشوری که مردمش معتقد به اسلام هستند، نمی‌شود قبول کرد، احدی از آحاد مردم ـ غیر از اطفال بسیار کوچک ـ باشند که نتوانند قرآن را بخوانند.
11. باید همه قرآن را بلد باشند.
12. همت را بر این مسأله بگمارید که تمام مردم بتوانند قرآن را یاد بگیرند ... این، مقدمه برای فهم قرآن است.
13. وقتی که انس عمومی با قرآن باشد، فهم قرآن ممکن و آسان است.
14. چه قدر خوب است که سرگرمی جوانان و نوجوانان و کودکان ما، انس با قرآن و آیات الهی قرآن و آموختن قرآن باشد.
15. روخوانی و تلاوت قرآن را باید همه بتوانند انجام دهند. یعنی به دست هر کس قرآن می‌دهید، باید بتواند آن را باز کند و صحیح و درست بخواند.
16. تلاوت‌های قاریان، با این صداهای خوش که بحمدالله روزبه‌روز در حال رشد است، نقش خوبی در عمومی کردن تلاوت قرآن دارد.
17. وقتی که یک جوان یا نوجوان یا قاری استاد، قرآن را به صورت خوبی تلاوت می‌کند، آحاد مردم تشویق می‌شوند که به قرآن نزدیک شوند و آن را تلاوت کنند.
18. باید ترجمه قرآن آنقدر رواج پیدا کند که تا وقتی آیه‌ای تلاوت شد، معنای آن هم فهمیده شود. این، کلید است. این، درِ اوّل است. اگر این در را باز کردیم، بقیه‌ درهای استفاضه و استفاده از قرآن باز خواهد شد.
19. شما اگر معنای قرآن را ندانید، نمی‌توانید در آیه‌ای که بناست تلاوت کنید، تدبّر داشته باشید، نکاتش را متوجه شوید و ظرایف آن را به دست آورید.
20. انس با قرآن، معرفت عمومی یک کشور را بالا می‌برد.
21. قرآن، همه چیز ماست؛ نور است.
22. در طول هشت سال جنگ، زیر آتش توپ و تفنگ، جوانانی را در جبهه‌ها داشتیم که به مجردی که بر زمین می‌نشستند و اندک فراغتی پیدا می‌کردند، قرآنشان را باز می‌کردند و مشغول تلاوت می‌شدند.
23. رابطه با قرآن را روز‌به‌روز بیشتر کنید.
24. در خانواده‌ها عطر قرآن را در فضا منتشر کنید.
25. دشمن نمی‌خواهد مسلمانان آیات قرآن را مثل عَلَم در دست بگیرند؛ چون قرآن تکلیف‌‌ها را معین کرده است؛ تکلیف مسلمانان را، تکلیف جهاد را، تکلیف زندگی اسلامی و مرگ اسلامی را.
26. هدف ما این است که ملت ما به معنای حقیق کلمه، قرآنی بشوند.
27. مگر می‌شود ملتی خود را مسلمان بداند، اما قرآنی نباشد؟!
28. قرآنی شدن هم فقط به ظواهر و تلاوت قرآن و این چیزهایی که بیشتر چشم را می‌نوازد و مقابل چشم می‌‌آید، نیست؛ قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند و معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد.
29. اسم اسلام، تفاخر به اسلام و ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، آمیخته شدن به معارف قرآن و عمل به قرآن است که این، مسلمانی واقعی است.
30. ما می‌خواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و ازآن استفاده کنند.
31. ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد.
32. به همین مقداری که ملت ما درهای قرآن به روی خود باز کرد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد؛ ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد!
33. اگرحرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد، آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است؛ «لتکونوا شهداء علی النّاس» و «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس».
34. مهم است که جوان‌های ما قرآن‌خوان بشوند و با صداهای خوش بتوانند قرآن را بخوانند. این فقط یک سرگرمی و یک تفنن نیست؛ یک کار اصولی است.
35. . امروز که بذر انس با قرآن در بین جوان‌ها پاشیده شد، سال‌ها بعد نتیجه‌ی نهایی خودش را ظاهر خواهد کرد.
36. ان شاءالله کار به جایی برسد که عمده‌ی جوان‌های ما با قرآن انس بگیرند، آن وقت جامعه به هدف‌های قرآن هم نزدیک و دل او با قرآن آشنا خواهد شد.
37. خواهش می ‌کنم پدر و مادرها به فرزندان کوچکشان، قرآن را یاد بدهند، اهتمام بورزند.
38. باید قرآن در سینه‌ها باشد، تا در دل‌ ها نفوذ کند، تا در محیط جامعه تحقق پیدا کند.
39. هدفتان، اْنس عمومی مردم با قرآن به معنای صحیح و حقیقی کلمه باشد.
40. لازم است در کارهایی که می ‌خواهیم عمومی شود چند نفر و عدّه‌ ای باشند که به عنوان نمونه‌های برجسته و قهرمان شناخته شوند.
41. آن کاری که در سطح عموم می‌خواهید بکنید، باید این باشد که دل ‌ها با قرآن چفت شوند؛ دل‌ ها با قرآن بیگانه نباشند.
42. عموم مردم باید طوری باشند که وقتی حوادث زندگی پیش می ‌آید، بتوانند آیه قرآن را شاهد بیاورند.
43. هر روز قرآن بخوانید و سعی کنید با آن مأنوس شوید و آن را بیاموزید و دریابید.
44. مهم، قطع رابطه نکردن با قرآن است. چه نیم صفحه و یک ورق بخوانید، چه یک «حزب» و یا یک «جزء». رابطه نباید قطع شود.
45. همه، هرچقدر وقت، همّت و حوصله دارند، باید قرآن بخوانند.
46. هر روز باید قرآن بخوانید. بعد از نماز صبح، یا آخر شب که می‌خواهید بخوابید و یا وسط روز، خواندن مقداری از قرآن لازم است.
47. خواندن قرآن، به تنهایی کافی نیست؛ باید معنای آن را هم بفهمید.
48. پرداختن به معنای قرآن در کنار الفاظ آن، اْنس با قرآن را بیشتر می‌کند.
49. وقتی معنای قرآن را فهمیدید، می‌توانید تدبّر کنید و روی کلمات قرآن بیندیشید و با همین فکر، یک دنیا معرفت نصیبتان می‌شود.
50. اگر در همین زندگیِ دنیا، با قرآن مأنوس و محشور باشید، در قیامت هم با قرآن محشور خواهید شد.



تاريخ : پنج شنبه 27 فروردين 1394 ا 17:53 نويسنده : ««×محمد جعفری ×»» ا

                                      عکس های زیبا از قرآن کریم,akslar عکس های زیبا از قرآن کریم,دانلود عکس های زیبا از قران کریم,[categoriy]

عکس های زیبا از قرآن کریم

وعده های مادی قرآن برای آغاز مسیر انسان به سمت خدا است

برخی حسن و قبح اخلاقی را بی ریشه و اعتباری می دانند که این نظریه منشا اختلافات بزرگی شده است.

قضایای اخلاقی در ظاهر ملاک برهانی ندارد اما قیود خفیه ای دارند که ناشی از ملاک های عقلانی است و نتیجه آن برهانی است.

 

علت وعده های الهی که در قرآن آمده چیست؟

خصلت انسان طوری است که تا میل به انجام کاری نداشته باشد آن را انجام نمی دهد، خداوند لذت های پیش روی بشر را بدین منظور وعده می دهد که انگیزه ای برای انسان ایجاد کند.

 

رسیدن به نعمت های بهشتی هدف نیست

یکی از دلایلی که برای این پرسش مطرح شده است این است که چون درک درجات بالای انسانی در آغاز راه برای انسان سخت است، برای ایجاد انگیزه و حرکت دادن انسان همین وعده های ملموس کفایت می کند.

لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ : خدا بیش از آنچه که وعده داده است خواهد بخشید ولی انسان قادر به درک آن نعمت ها نیست.

 

وعده های قرآن بر اساس مخاطب متغییر است

درختان انبوه که رود ها از زیر آن جاری است و خوراکی های لذیذ را برای عده ای وعده می دهد در سطح بالاتری هم می فرماید « إِلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى‌ »: یعنی کسانی که انفاق می کنند و کارهای خیر انجام می دهند تنها خشنودی و رضایت پروردگار را می خواهند.

خداوند همانگونه که به انسان وعده بهشت داده است، به آنها وعده عذاب نیز داده تا بدانند که همه اعمال آنها ثبت و محاسبه شده و لذا مجاز به انجام هر کاری نیستند: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ‏»«و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست..‏»

وعده های خدا در قرآن

خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آنها وعده هایی داده است که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعده ها و به تناسب شرایط مسلمان به نقل این وعده ها و وعده هایی که خداوند به مسلمانان داده است پرداخته که مهمترین آنها را ذکر می نماییم:

 

وعده مغفرت و أجر عظیم

یکی از وعده هایی که خداوند به مۆمنین داده است، وعده مغفرت و أجر عظیم می باشد، قرآن در این باره می فرماید:

« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم‏ »[ مائده/9]

«خداوند، به آنها كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، وعده آمرزش و پاداش عظیمى داده است »

قیامت

وعده معاد و قیامت

بیشترین و مهمترین وعده هایی که خداوند به بندگان داده است وعده هایی است که مربوط به مسأله روز جزا و یقینی و قریب الوقوع بودن آن می باشد:

«إِلَیْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَۆُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُه‏...»[ یونس‏/4]

«بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقّى فرموده او آفرینش را آغاز مى‏كند...»

 

وعده بهشت و نعمت های بهشتی

از دیگر وعده هایی که در قرآن بسیار به چشم می خورد آیاتی است که بهشت و نعمت های آن را به مۆمنین، وعده و بشارت می دهد:

«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً »[ نساء/122]

«و كسانى كه ایمان آورده‏اند و اعمال صالح انجام داده‏اند، بزودى آن را در باغ هایى از بهشت وارد مى‏كنیم‏...وعده حق خداوند است و كیست كه در گفتار و وعده‏هایش، از خدا صادق تر باشد؟»

خداوند در این آیه به کسانی که در اثر ایمان به آفریدگار از تمایلات نفسانی پرهیز نموده و منحرف نگشتند بهشت هایی با اوصاف گوناگون را وعده داده و بر حتمی بودن این وعده تأکید نموده است و از این طریق آنها را به انجام أعمال صالح تشویق و ترغیب نموده است.[حسینی همدانی، سیدمحمدحسین؛ انوار درخشان، تحقیق: بهبودی، محمدباقر، تهران، کتابفروشی لطفی، 1404ق، اول، ج‏4، ص 217]

خداوند به مۆمنینی که دارای اعمال صالحه هستند وعده مى‏دهد كه به زودى جامعه صالحى مخصوص به خودشان برایشان درست مى‏كند و زمین را در اختیارشان مى‏گذارد و دینشان را در زمین متمكن مى‏سازد، و امنیت را جایگزین ترسى كه داشتند مى‏كند، امنیتى كه دیگر از منافقین و كید آنان، و از كفار و جلوگیری هایشان بیمى نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت كنند، و چیزى را شریك او قرار ندهند

وعده جهنّم و عذاب های جاودانه

خداوند همانگونه که به انسان وعده بهشت داده است، به آنها وعده عذاب نیز داده تا بدانند که همه اعمال آنها ثبت و محاسبه شده و لذا مجاز به انجام هر کاری نیستند:

«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ‏»[ حجر/43 و 44] : «و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست..‏»

 

وعده خلافت در زمین

یکی از وعده هایی که خداوند به مۆمنین داده است وعده حکمرانی در زمین است:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم‏»[ نور/55]

«خداوند به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمین خواهد كرد، همان گونه كه به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید...»

مفسرین در تفسیر این آیه احتمالات زیادی را بررسی نموده اند، امّا آنچه مهم به نظر می رسد این است کهخداوند به مۆمنینی که دارای اعمال صالحه هستند وعده مى‏دهد كه به زودى جامعه صالحى مخصوص به خودشان برایشان درست مى‏كند و زمین را در اختیارشان مى‏گذارد و دینشان را در زمین متمكن مى‏سازد، و امنیت را جایگزین ترسى كه داشتند مى‏كند، امنیتى كه دیگر از منافقین و كید آنان، و از كفار و جلوگیری هایشان بیمى نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت كنند، و چیزى را شریك او قرار ندهند.[ ترجمه المیزان، ج‏15، ص 209]

                                         عکس های زیبا از قرآن کریم,akslar عکس های زیبا از قرآن کریم,دانلود عکس های زیبا از قران کریم,[categoriy]



تاريخ : چهار شنبه 26 فروردين 1394 ا 9:45 نويسنده : ««×محمد جعفری ×»» ا

 

 

در برخي آيات قرآن و نیز برخی روایات، به وجود موجوداتی ‏زنده در آسمان اشاره شده است. برخی مفسران و قرآن پژوهان در اين باره به برخی آیات و روایات استدلال كرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می شود:

« و من آياته خلق السموات و الارض و ما بث فيهما من دابة و هو علي جمعهم اذا يشاء قدير»(شوری/29)‎
‏« و از نشانه‌هاي [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع] جنبنده در ميان آن دو ‏پراكنده است و او هر گاه بخواهد برگرد آوردن آنان تواناست.»‏
از عبارت "وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ" (آنچه در آسمان و زمين از جنبندگان گسترده است) می توان برداشت نمود که موجودات زنده دیگری در آسمانها نیز وجود دارد.
در تفسير نمونه ذیل این آیه آمده است:
"دابة" هم موجودات زنده ذره ‏بينى را شامل مى ‏شود كه داراى حركت ظريف و مرموزى است و هم حيوانات غول‏ پيكرى كه ده ها متر طول و ده ها تن وزن دارد. از نكات قابل ملاحظه ‏اى كه از اين آيه استفاده مى‏ شود اين است كه دلالت بر وجود انواع موجودات زنده در آسمانها دارد، گرچه هنوز دانشمندان به صورت قاطعى در اين زمينه قضاوت نمى ‏كنند، همين قدر سربسته مى‏ گويند: در ميان كواكب آسمان به احتمال قوى ستارگان زيادى هستند كه داراى موجودات زنده ‏اند، ولى قرآن با جمله "وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ" (آنچه در آسمان و زمين از جنبندگان گسترده است)، با صراحت اين حقيقت را اعلام مى ‏دارد كه در پهنه آسمان نيز جنبندگان زنده فراوان است.

 

در حديث معروفى از امير مؤمنان امام على بن ابى طالب نقل شده است كه فرمود:
هذه النجوم التي فى السماء مدائن مثل المدائن التي فى الارض مربوطة كل مدينة الى عمود من نور؛ اين ستارگانى كه در آسمان است شهرهايى همچون شهرهاى زمين دارد، هر شهرى با شهر ديگر (هر ستاره ‏اى با ستاره ديگر) با ستونى از نور مربوط است. (سفينة البحار/ج 2/ص574).

 

علامه طباطبائی در ذیل آیه 29 شوری می فرماید: ظاهر آيه اين است كه در آسمانها خلقي از جنبندگان (دواب) مثل روي زمين وجود دارد. (الميزان/ج‏18/ص58)
در مجموع می توان گفت در این باب در آیات و روایات اشارات متعددی وجود دارد اما توجه داشته باشید که این مسأله از ضروریات دینی نیست لذا باور به آن الزامی ندارد.
پرسش:
در متون دینی اشاراتی دال بر اینکه «در آسمان ها و کرات دیگر موجوداتی زندگی می کنند» وجود دارد. آیا این موجودات از انسان پیشرفته تر هستند؟ آیا آنها هم مانند انسان هوشمند هستند؟

 

پاسخ:
در این مورد نمی توان با قاطعیت اظهار نظری نمود، اما از آنجا که:

 

1- انسان اشرف مخلوقات است (اسراء/70)
2- زمین و موجوداتش در تسخیر بالقوه او قرار داده شده اند (برخی را تا کنون تسخیر نموده و قدرت تسخیر بقیه موجودات را هم بالقوه دارد) (بقره/29 ، حج/65 ، انبیا/79 و...)

 

بنابراین شاید از این نظر بتوان گفت که: انسان از سایر موجودات عالم، دست کم در بخش قوه و نیروهایی که خدای سبحان در جسم و جان او به ودیعه نهاده، برتر و پیشرفته تر است.

 

همانطور که قبلا عرض کردم در پاره ای از آیات و روایات، اشاراتی به وجود موجوداتی ذی شعور در نقاط دیگر عالم شده است اما کیفیت، ‌جنس و نوع و میزان هوش و ... آنها، در هاله ای از ابهام پوشیده است و زیاد به این مطلب پرداخت نشده است؛ شاید به این دلیل که پذیرش چنین موجوداتی (به فرض صحت اینگونه روایات)،‌ که دور از دسترس انسانهای زمینی هستند،‌ برای مردم سخت است؛ علاوه اینکه: اطلاع یا عدم اطلاع از وجود آنها تفاوتی در روال معمول زندگی انسان ایجاد نمی کند.

 

پرسش:
آیا ممکن است که آن موجودات فضایی انسان باشند؟ یا اینکه تنها محل زندگی انسان کره زمین است؟

 

پاسخ:
بنا به ظاهر آیات کریمه قرآن،‌ زمین محل سکونت انسان قرار داده شده است و نه جاهای دیگر:

 

وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأرْضِ خَلِيفَةً (بقره/30)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد.»

وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الأرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ (بقره/36)
و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود. و برای شما در زمین، تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود

عکس های زیبا از قرآن کریم,akslar عکس های زیبا از قرآن کریم,دانلود عکس های زیبا از قران کریم,[categoriy]

عکس های زیبا از قرآن کریم

 



تاريخ : سه شنبه 18 فروردين 1394 ا 18:33 نويسنده : ««×محمد جعفری ×»» ا
.: Weblog Themes By : VioletSkin.lxb.ir :.